Thursday, August 6, 2009

کار تمام است؛ چون ما کمتر جک می سازیم

با بررسی تاریخ معاصر ایران، به خصوص بعد از انقلاب مشروطه، در می یابیم که مردم ایران هرگاه در مقابل مشکلی قرار گرفته اند که حل آن را در عهده خود ندیده اند، برای تخلیه روانی خود به طنز، هجو و جوک سازی روی آورده اند. از تسلیم شدن در مقابل مغولان که منجر به ظهور آثار ادبی طنز درخشان مانند کلیات عبید شد، تا آثار طنز بجای مانده از زمان محمد علی شاه (برای نمونه آثار دهخدا) در گذشته ی دورتر و از شکوفایی طنز در اوج استبداد پهلوی (توفیق)، تا دوران خفقان پس از جنگ با عراق (گل آقا)، همه تایید کننده این الگو هستند.
با پیشرفت تکنولوژی، این واکنشهای اجتماعی به پخش انفجاری پیامکهای طنز در رابطه با موضوعات اجتماعی نمود پیدا کرده است. در چهار ساله اخیر به خصوص، مردم ایران به جای مبارزه رودرو و عملی، با بمباران طنز و هجو در رابطه با دولت نهم ، خود را تخلیه روانی می کردند.
به عکس، هر گاه که مردم ایران ابزار عملی مبارزه و انگیزه کافی برای آن را پیدا کرده اند، با فروکش شدید آثار طنز در جامعه روبرو بوده ایم. انقلاب سال 57، دوره مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت و انقلاب مشروطه از نمونه های چنین رویدادی هستند. در واقع می توان گفت که آن هنگام که مردم ایران در رابطه با یک معضل به صورت گسترده و همگانی، به جای عمل به طنز روی می آورند، معضل مربوطه را به دست زمان سپرده و سعی در تحمل آن می کنند. در چنین حالتی در طول تاریخ، هیچگاه مشکل مردم حل نشده است.
در مقابل، هر زمان که حجم طنزپردازی فروکش کرده است، حرکتهای سیل آسایی در سطح جامعه دیده شده که همگی به نتیجه دلخواه دست یافته اند. در واقع حجم تولید جوک و هجو را می توانیم به عنوان یک شاخصِ مطمئن برای پیش بینی نتیجه یک حرکت اجتماعی در نظر بگیریم.
با مرور چند ماه گذشته در می یابیم که حجم تولید و توزیع جوک و مطالب هجو به شدت کاهش یافته است (مقایسه کنید با مساله کردان یا روزهای قبل از انتخابات). در نتیجه با توجه به الگوی اجتماعی ایران، امید به پیروزی جنبش آزادیخواهی ایران بسیار زیاد است.
مردم ایران هدف، ابزار و انگیزه مبارزه را یافته اند و عملا و با تمام وجود وارد کارزار شده اند. این نویدی است برای پیروزی نهایی جنبش آزادیخواهی مردم ایران

No comments:

Post a Comment