Saturday, August 1, 2009

وای بر نظامی که من مسئولش بودم

وقتی نمایش اعترافات ابطحی، نبوی، عطیانفر و دیگران را دیدم و "حرف هایشان" را در مورد خاتمی، موسوی، هاشمی، جبهه مشارکت و همکاری ها با امریکا و غرب برای کودتای مخملی شنیدم این سوال به ذهنم آمد که مگر اینها همه خود بخش هایی از این نظام نبودند؟ مگر اینها زمانی مسئولین و تصمیم گیران این نظام نبودند؟ مگر ابطحی یا خاتمی خود روحانیانی از جنس همین نظام نیستند؟ پس مگر غیر از این است که زیر سوال بردن اینها نظام را زیر سوال خواهد برد؟... یاد بخشی از دفاعیه عبدالله نوری (شوکران اصلاح) افتادم که ده سال پیش خطاب به محسن اژه ای قاضی بیدادگاه انقلاب گفت: «امروز یک روحانی مدعی است که کار یک روحانی دیگر، توهین، افترا و نشر اکاذیب و هدفش ضربه زدن به نظام و اسلام بوده و در خط معاندت با دین قرار دارد و در جهت مقابله با اسلام و مرجعیت دینی گام برمی‌دارد. اگر این آقا راست می‌گوید وای بر روحانیتی که من در آن هستم و اگر این آقا دروغ می‌گوید وای بر روحانیتی که این آقا در آن قرار دارد. من بیست سال در این کشور مسوول بودم. اگر این آقا راست می‌گوید وای بر نظامی‌که بیست سال من مسوولش بودم و اگر این آقا دروغ می‌گوید وای بر نظامی‌که این آقا در مسوولیتش قرار دارد. اگر ثمره انقلاب بعد از بیست سال، پرورش چهره‌ای مثل من است وای بر این انقلاب و اگر پرورش چهره‌ای مثل این آقاست باز هم وای بر این انقلاب

No comments:

Post a Comment