Saturday, August 8, 2009

محمد قوچانی

محل اسارت : تهران
تاریخ اسارت :؟
شبکه جنبش راه سبز (جرس): محمد قوچانی متولد ١٣٥٥ در رشت است و دوره متوسطه را در دبيرستان كوشيار این شهر به پایان برده است. محمد قوچانی در دوره دانش آموزی برای مدرسه ، روزنامه دیواری تهیه می کرد. او فعاليت مطبوعاتی خود را با نوشتن یادداشت های سینمایی در نشريه محلي «کادح» گيلان آغاز کرد و سپس به همکاري با نشريه محلی«گام» پرداخت. پس از اخذ دیپلم برای ادامه تحصیل در دانشگاه به تهران رفت. او در رشته علوم سیاسی در دانشگاه قبول شد و به اخذفوق لیسانس علوم سیاسی نایل گردید. در دوره دانشجویی از سال 1374 به همکاری با نشريه «عصرما»ارگان سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی پرداخت. اما دوره درخشش او در کار مطبوعاتی مربوط به عصر اصلاحات و پیدایش روزنامه های اصلاح طلب است.روزنامه جامعه ، نشاط و عصر آزادگان برای قوچانی آغاز دوره جدیدی از روزنامه نگاری بودند که در سال های پس از دوم خرداد 76 تجربه کرد . ابتدا برای چند شماره سردبیری مجله هفتگی«گوناگون » را داشت تا اینکه توقیف شد. سپس به تدریج با نوشته های انتقادی خود علیه هاشمی رفسنجانی و برخی از سیاستمداران محافظه کار در روزنامه های عصرآزادگان و نشاط به شهرت رسید. مقالات او در آن زمام که در سن 22 سالگی بود چنان مورد استقبال خوانندگان قرار می گرفت که بسیاری باور نمی کردند فردی در این سن و سال چنین مقالاتی می نویسد و مانند دستگاه امنیتی در پی این بودند که چه کسانی به نام او می نویسند اما نوشته های او در سلول انفرادی و بدون دسترسی به کتاب و نفرات دیگر آنها را به این باور رساند که این مقالات تراویده اندیشه و قلم اوست. شهرت مقالات وی در آن زمان سبب شد چند کتاب قوچانی به نام های «بازی بزرگان» و «یقه سفیدها» و «دوگام به پیش، یک گام به پس» در سال 1378 و1379 به چاپ های مکرر برسد. او در جریان توقیف های پیاپی با روزنامه های «خرداد»، و«اخبار اقتصاد» نیز کار کرد. همزمان با آن سردبیری مجله جامعه نو به مدیر مسدولی فاطمه کمالی احمد سرایی(همسر عمادالدین باقی)را نیز برعهده داشت. این مجله سه سال پس از انتشارتوقیف شد. محمد قوچانی در سال 1379 مقارن با توقیف دهها روزنامه و دستگیری عده ای از روزنامه نگاران فعال، به اتهام نشر اكاذيب و توهين به مقدسات به مدت 36 روز بازداشت و مدتی را در سلول انفرادی گذرانید. محمد قوچانی پس از آن با مریم باقی دختر عمادالدین باقی ازدواج کرد.مریم باقی نیز از دوره دانش آموزی کار مطبوعاتی را به صورت مقطعی آغاز کرده بود وپس از ازدواج با قوچانی پا به پای او در نشریات مختلف عهده دار صفحات حقوقی بود.او نیز فوق لیسانس حقوق بشر اخذ کرده است. پس از توقیف مطبوعات اصلاح طلب در اردیبهشت سال1379، محمد عطریانفر مدیر وقت موسسه روزنامه همشهری در سال 80 قوچانی را به سردبيری مجله «همشهری ماه» (ضميمه فرهنگی روزنامه همشهری) منصوب کرد اما مدتی بعد این مجله پر طرفدار تحت فشار قوه قضائیه از انتشار بازماند. قوچانی پس از آن با انتشار ضمییمه روزانه همشهری به عنوان « همشهری جهان» دوره حرفه ای کار خود را آغاز کرد. با تغییر مدیریت شهرداری تهران و کناره گیری اجباری اصلاح طلبان از این موسسه بزرگ مطبوعاتی، قوچانی به همراه همان تیمی که همشهری جهان را منتشر می کرد و به تیراژ بالایی رسانده بود، روزنامه شرق را منتشر کرد. به دلیل توقیف گسترده مطبوعات در سال1379 و ترس و محدودیت های زیادی که برای نشریات باقیمانده وجود داشت تصور موفقیت برای روزنامه جدید نمی رفت. انتشار روزنامه شرق در دوره قهر مردم با سیاست و مطبوعات برخلاف انتظار همگان و بخاطر ابتکارات فراوان و ایده های نوی که در شکل و محتوا توسط قوچانی به کار رفته بود موجب شد تیراژ آن به حد تاثیرگذاری برسد و به همین دلیل بهانه ای واهی برای توقیف آن آوردند و شرق از ادامه کار بازماند. قوچانی پس از آن با تقاضاهای مختلفی از سوی صاحبان امتیاز چند روزنامه برای سردبیری مواجه شد و با انتشار روزنامه هم میهن، متعلق به غلامحیسن کرباسچی شهردار سابق ومحبوب تهران که مدتی را در زندان گذرانده بود و از روزنامه او به تازگی پس از چند سال رفع توقیف شده بود موافقت کرد. سرعت رشد تیراز این روزنامه نیز چنان بود که تنها دوماه بعد بدون دلیل موجهی توقیف شد اما تجربه توقیف روزنامه هم میهن و شرق سرانجام او را به انتشار مجله شهروند امروز واداشت . این مجله که به سردبیری محمد قوچانی و همکاری تعدادی دیگر از روزنامه نگاران از جمله اکبر منتجبی ورضا خجسته رحیمی و فرید مدرسی واحمد زیدآبادی، محمد طاهری، مهدی یزدانی خرم، محسن آزرم و عده ای دیگر در تهران منتشر می شد به پرتیراز ترین مجله سیاسی و اجتماعی تبدیل شد که در همان ساعات اولیه حضور روی پیشخوان روزنامه فروشی ها نایاب می شد. چون در ایران یکی از عوامل تهدید کننده حیات مطبوعات، رشد تیراژ و اثر گذاری آن است،پیش بینی می شد که شهروند هم به سرنوشت بقیه نشریات دچار شود و سرانجام پس از کمتر از دوسال انتشار موفقیت آمیز و اثرگذار، توقیف شد. پس از آن محمد قوچانی به سردبیری مجله ایراندخت با رویکرد اجتماعی و خانوادگی روی آورد که شاید این بار بتواند نشریه ای با دوام تر را داشته باشد. همزمان نیز با اصرار مهدی کروبی از سران اصلاح طلبی در ایران، عهده دار سردبیری روزنامه اعتماد ملی شد. او در تمام نشریاتی که برعهده می گرفت با طراحی فرم و محتوای تازه و ایده های نو برای محتوا، الگویی جذاب می آفرید که نشریات مختلف به تقلید از آن پرداخته و نشریات مشابهی را منتشر می کردند. به همین دلیل در چند سال اخیر صاحبنظران مختلفی (از جمله داریوش شایگان از متفکران و فیلسوفان سرشناس ایرانی) مقالات مختلفی درباره قوچانی نوشته و روزنامه نگاری و قلم جذاب و همچنین اندیشه های تازه ای را که در مقالاتش مطرح می کرد ستوده اند و برخی هم لقب نابغه مطبوعات ایران را به او داده اند. از محمد قوچانی علاوه بر كتابهای «بازی بزرگان» و «يقه سفيدها»،کتاب های«جمهوری مقدس» ، «برادر بزرگتر مرده است» کتاب های «پدرخوانده و چپ های جوان: مبارزه برای نقد قدرت»، «فیلسوف ها وشومن ها» و «سه اسلام» ،«دولت دینی و دین دولتی-مجموعه گفتگوها» نیز منتشر شده وبه چاپ های مکرر رسیده است. پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران در 22خرداد1388 که نتایج آن مورد قبول مردم و اصلاح طلبان قرار نگرفت و دلایلی برای تقلب گسترده در آن به منظور تحمیل مجدد احمدی نژاد وجود داشت اعتراضات وسیعی از سوی مردم صورت گرفت و دولت و وزارت اطلاعات وابسته به آن با کمک بخشی ازقوه قضاییه که تحت نظر رهبری حامی نژاد است دست به بازداشت گسترده چند هزار تن از مردم و نیز دهها تن از شخصیت های سرشانس اصلاح طلب زدند که تعبیر به کودتا شد. در این میان عده ای از روزنامه نکاران نیز بازداشت و روانه سلول های انفرادی شدند. محمد قوچانی که کاری جز حرفه روزنامه نگاری اش انجام نمی داد نیز در نیمه شب از خانه اش بازداشت شد. این دومین بار است که او صرفا بخاطر کار مطبوعاتی اش زندانی می شود.بار اول ده سال پیش در جریان کودتا علیه مطبوعات و بار دوم در خرداد1388 در جریا ن کودتای انتخاباتی.

No comments:

Post a Comment