Friday, August 7, 2009

توي سرما هم بي‌کاپشني?! - اعتماد ملی - طنز

خوانندگان جان، سلام. در شماره قبل، قسمتي از ترانه معروف «پارميدا» را براي شما به صورت کاملا عميق و علمي واكاوي کرديم.امروز بخشي ديگر از اهداف پليد آن را برايتان نمايان مي‌كنيم. نشانه‌شناسي ابزار دقيقي به ما مي‌دهد تا اشارات و ارجاعات فرامتن اين ترانه را بهتر درک کنيم.
تو سرما هم بي‌کاپشني/تو مانکن بي ساکشني
به راستي غرض‌ورزي و ايستادگي در مقابل خواست مردم تا به کي؟ ترانه‌سرا قصد دارد نپوشيدن کاپشن در فصل سرما را ارزش جلوه بدهد و آن را همطراز مانکن بودن بدون نياز به عمل لاغري «ليپوساکشن» جا بزند. اما چه راز و سري در «کاپشن» نهفته است که اتاق فکري پشت ترانه، چنين خصمانه در مقابل آن موضع گرفته؟ آنان که مهرورزي، عدالت و مبارزه با اشرافيگري را برنمي‌تابند، چه کودکانه و چه ابلهانه نمادهاي اين حرکت عظيم را نهي مي‌کنند. همه مي‌دانيم بيش از چهار سال است که «کاپشن پاييزه سفيد رنگ»، تبديل به نمادي جهاني براي گفتمان آزادگي، عدالت و مبارزه با استکبار شده. همين امر است که ژاژ خاييدن آشوب طلبان را در پي دارد. آقاي «ساسي مانکن» من به شما علاقه دارم، اما شما توي اين سال‌ها خيلي تغيير کرده‌ايد. مگر خود شما نبوديد که توي ترانه «اي جان» از کاپشن تعريف مي‌کرديد: «داره بارون مياد/ چقد بهت مياد/ واي چه بلايي تو کاپشن/تو رفيق خودمي و/ مي‌خرم واست يه کمري فول آپشن» چه بر سر شما آمده؟ مطمئنم به شما اطلاعات غلط داده‌اند که ضد کاپشن شده‌ايد. لياقت شما همين است که سرتان به سقف کوبيده شود.
واسه با من بودن تو طالبي/عجب اغتشاش طلب جالبي
در ترانه‌هاي قبلي عنوان کرديم که مدعيان دروغين اصلاحات، يکسره به دنبال تلقين اين موضوع هستند که اکثريت با آنهاست(همان قضيه اعلام زودرس پيروزي انتخابات توسط آقاي مير حسين موسوي). در اين بيت يک بار ديگر اين ترفند را مشاهده مي‌کنيم. ترانه‌سرا مي‌گويد تو براي همراه من بودن طالب هستي! شکسته نفسي هم بد چيزي نيست‌ها(اين چيز با چيزهاي آقاي موسوي فرق دارد!)
دوس دارم بام بياي پاريس/ يا که بريم جزاير مارماريس
اين بيت سندي ديگر در اثبات رابطه اغتشاشات اخير با کشورهاي غربي را آشکار مي‌کند. وعده اقامت در پاريس و جزاير مارماريس به جوانان فريب خورده در اين ترانه قابل کتمان نيست. شگفتا که تمام بيت‌هايي که در اين چند وقت بررسي کرده‌ايم پرده از رابطه مخملين‌ها با کشورهاي غربي بر مي‌دارد، از چين و روسيه و ونزوئلا تعريف نشده. از اين روست که کذب بودن، ادعاي تصادفي بودن استفاده از اسامي شهرها و کشورها اثبات مي‌گردد. آشوبگران نه تنها ذکر خيري از کشورها دوست دولت نهم نمي‌کنند، بلکه يکجا در ترانه ديگري از ساسي مانکن، روسيه را هم زير سوال مي‌برند. «تو چشات قشنگ تر از مانکن روسي/دوست دارم، عاشقتم خيلي ملوسي» حالا کاري به سخيف بودن مضمون بيت مذکور نداريم.
بين همه باز 20 تو ميشي/ واست ميخرم يه ميتسو بيشي
اگر دقت کرده باشيد، انگشت شمار طرفداران نامزدهاي مغلوب، بچه سال و نوجوان هستند، به همين خاطر سران اغتشاشات با وعده نمره 20 آن هم ميان همه همشاگردي‌ها، آنها را که هنوز در حال و هواي درس و مدرسه و دانشگاه هستند، اغفال مي‌کنند. خريدن يک ميتسوبيشي براي هر فريب خورده، ما را ياد رابطه باندهاي قدرت و ثروت با ناآرامي‌هاي اخير مي‌اندازد. همان قضيه معروف «بلا ملا بلا ملا/ برات مي‌خرم طلا ملا!»
تو پيشي مني و ميوووووووووو/ پس عشوه نريز و بياوووووووو
اين بيت هم در اثبات تئوري خانم فاطمه رجبي، يعني «سگباز و گربه باز بودن طرفداران نامزدهاي اصلاح‌طلب» است. به قول ننه جون من، خرس گنده خجالت نمي‌کشد که در ترانه صداي گربه در مي‌آورد. آخر اين هم شد ترانه؟
ادامه دارد!

مسعود مرعشي

No comments:

Post a Comment