Saturday, August 1, 2009

شكنجه ها و كشتارها هنوز ادامه دارند

نظام تحت رهبري آقاي خامنه اي، همواره مي كوشيد با علم كردن نقض حقوق بشر زندانيان «گوانتانامو» و«ابوغريب» و خشونت سربازان اسرائيلي، خود را پرچمدار عدالت و «نماد رأفت اسلامي» معرفي كند و چنين تظاهر و تبليغ مي كرد كه زندانهايش «سوئيت مجهز» دارند و چنان با زندانيان به ملاطفت رفتار مي شود كه آنان به سرعت از مواضع سياسي و اعتقادي خود بر مي گردند و توبه مي كنند و داوطلبانه در اعترافات تلويزيوني شركت مي نمايند!

سالها از تظاهر نظام به اين ژست دروغين گذشت و چهره خونريز نظام گهگاه ظهور و بروزي مي كرد و باز با بمباران تبليغاتي مقامات، چهره حقيقت مخفي مي گشت. صداي اعتراض برخي آزادشدگان از بدرفتاريهاي ماموران قضايي و زندانبانان، فقط هنگامي شنيده مي شد كه يا جسدشان تحويل خانواده ها مي شد و يا بعد از آزادي يا مرخصي از زندان، به مهاجرت از وطن ناگزير مي شدند و در دنياي آزاد مي توانستند از سفاكي قضات و بازجويان و ماموران زندان پرده بردارند. اما غالبا" اسناد و مدارك آزارها و شكنجه ها توسط مسئولان امحاء و پاكسازي مي شد و اثبات حقوقي شكنجه ها چندان آسان نبود.

اينك به بركت (!) كودتاي ننگين اخير، تمامي چهره واقعي اين نظام غيرمشروع و حكومت جائر و ظالم «يكجا» از پرده بيرون افتاده و حاكمان به طور كامل رسوا شده اند و پوشالي بودن داعيه مشروعيت مردمي و ادعاي اسلاميت و عدالت و... را يكجا نشان داده اند. به بركت اين كودتا، تمام جهانيان ديدند رفتار مأموران در «ام القراي اسلام!» با مردم معترض و تجمعات آرام، چقدر وحشيانه تر از رفتار سربازان صهيونيست با شهروندان فلسطيني بود. دنائت و خونريزي مأموران و بسيجيان و پليس ايران، چنان «واقعيت ظلم نظام» را آشكار كرد كه ديگر هر شعار مقامات نظام براي دفاع از حقوق ملتهاي مظلوم،فقط آنان را بي آبروتر از آنچه هستند، مي سازد. اينك با افشاي جنايات در كمپ مخوف كهريزك و زندان 66 سپاه و افشاي انواع جنايات ضدبشري نيروهاي تحت امر آقاي خامنه اي و وجود دهها قرباني «شكنجه هاي كثيف» در زندانها، مقامات نظام جمهوري اسلامي نمي توانند داعيه هاي نخ نماي عدالت و رأفت و عطوفت اسلامي را تكرار كنند و نزد تمام مردم ايران و جهان رسوا و بي حيثيت شده اند. اين از بركات اين كودتا بود كه به يكباره، تمام اسناد و مدارك جنايات نظام ولايي را «رو» كرد. تا آن اندازه كه كمپ كهريزك را به اردوگاه آشويتس تبديل نمودند و يك «هالوكاست اسلامي» بدست آقاي خامنه اي و كودتاچيان رقم خورد كه «ابعاد واقعي» جنايات در آن، حتي با دستور نمايشي تعطيلي آن، مخفي نخواهد ماند!

ايرانيان مهاجر و هموطنان عزيز! در اين شرايط لازم است قبل از امحاء اسناد و مدارك اين هالوكاست فجيع، هرچه زودتر يك «دادخواست ملي» از سوي آحاد ملت ايران براي تعقيب و محاكمه و مجازات تمامي مسببان و آمران و عاملان اين جنايات كثيف، تهيه و به دادگاههاي بين الملي تسليم كنيم. ايرانيان با تمام زخمي كه بر بدن دارند، اما با تمام وجود به جهانيان نشان مي دهند به جاي هر اقدام تلافي جويانه اي، خواهان «اعمال قانون» در مورد مقامات ظالم و تمامي مسببان و عاملان اين هالوكاست اسلامي هستند. كساني كه به هيچ اصل قانوني در مورد زندانيان بيگناه پايبند نبوده و نيستند و وحشي گري و سبعيتشان چنان است كه روي هالوكاست اردوگاه آشويتس بدست هيتلر را سفيد كردند و گستردگي جنايات، حتي «آمران اصلي جنايات» يعني آقاي خامنه اي و احمدي نژاد را هم به «واكنشي نمايشي» مجبور ساخت. رهبر بعد از پنجاه روز جنايت در كمپ كهريزك، در اقدامي نمايشي دستور تعطيلي آن را صادر كرد و رئيس جمهور منصوب او، از دستگاه قضائي خواسته است «طعم گواراي محبت ديني» را به زندانيان بچشانند! و لابد از ديدگاه رئيس جمهوري كه روابطش با «رحيم مشائي» سوء ظن رسانه هاي جهاني مانند تايم را برانگيخته و همگان را به داشتن روابط خاص(!) ميان آنها مشكوك كرده، آن طعم گوارا(!) يعني «لواط و تجاوز» به پسران و دختران زنداني توسط مزدوران لبناني و قلدر عرب! و اختفاي آثار انواع آزارها و تعرضها بر جسم و جان نازنين فرزندان ملت! «طعم گواراي محبت ديني» لابد يعني سوزاندن اجساد، امحاء و دستكاري گزارش پزشكي قانوني و دفن شبانه اجساد قربانيان! يعني تهديد عزداران بر سكوت و خفقان!

لازم است با جديت و سرعت، كار شكايت ملي از مسببان، آمران،عاملان، قضات و كليه همدستان اين «نسل كشي وحشيانه» انجام شود تا احمدي نژاد و سران دولت و مقامات حكومت كودتا، به محض خروج از كشور، با حكم قضائي بين المللي دستگير و در محاكم بين المللي محاكمه شوند. توسل به اين اقدام قانوني، وجه ديگري از شعور و حقانيت و مدنيت ملت ما را به جهانيان اثبات خواهد كرد، اما مراقب باشيم با مديريت زمان، فرصت «امحاي آثار جرم» را به بانيان اين «هالوكاست اسلامي» ندهيم.

«هالوكاست اسلامي» فقط به «كمپ كهريزك» محدود نيست!

شكنجه ها و كشتارها هنوز ادامه دارند!

سران كودتا و مقامات ايران بايد پاسخ دهند چرا در برابر پنجاه روز جنايات هولناك و ضدانساني در «آشويتس ايران»؛ يعني كمپ كهريزك تا به حال، سكوت كرده بودند؟ آنها با نزديك شدن به روز تنفيذ «رئيس جمهوري منصوب رهبر» و به قصد آرام كردن فضاي سياسي كشور، به تعطيلي نمايشي آن مبادرت مي كنند، اما ددمنشي و خوي وحشي شان همچنان پابرجاست و هالوكاست و كشتار و شكنجه هاي كثيف را در اسارتگاههاي ديگر ادامه مي دهند. سران نظام بايد بگويند چرا اين كمپ مخوف را براي سركوب اعتراضات آرام مردم و يا حتي آنچنان كه ادعا كرده اند براي نگهداري معتادان، تدارك ديده بودند؟ معتادان هم بر اساس حقوق اوليه انساني، نبايد در چنان بيغوله هاي مخوفي نگهداري يا مجازات شوند! به طريق اولي، آن كمپ كه بي شباهت به اردوگاه «آشويتس نازيها» نيست، نبايد فرزندان و جوانان بيگناه ملت را در خود جاي ميداد! سران نظام بايد بگويند چرا دست ماموران وحشي و مزدوران اجير شده عرب را براي انواع شكنجه و آزار و تعرض و قتل بهترين فرزندان اين ملت آزاد گذاشتند؟ سران كودتا بايد بگويند بعد از تعطيلي نمايش اين كمپ، باقي زندانيان اين اردوگاه ضدانساني را به كدام اسارتگاه مي برند؟ و آيا در زندانهاي ديگر، شبيه اين رفتارهاي وحشيانه و شكنجه هاي كثيف با زندانيان صورت نمي گيرد؟ آنها بايد بگويند بر سر اجساد قربانيان مظلوم اين اردوگاه و شهداي جنبش سبز در ساير زندانها چه آمده است؟ چرا سرنوشت صدها تن از مفقودين را به خانواده هاي چشم به راه اعلام نمي كنند؟ و چرا اجساد پاك فرزندان ملت را مخفي مي كنند؟ سران فاسد كودتاچي بايد بگويند عاملان جنايت در كمپ كهريزك، به سرپرستي سردار رادان، چگونه و چه زماني براي جنايات ضدبشري شان تحت تعقيب قرار مي گيرند؟ هرچند از قبل مي دانيم كه سران كودتا و مقامات نظام، بدليل آنكه خودشان «مسببان» و «طراحان اصلي» اين كودتا بوده و مسئول مستقيم جنايات فجيع بعد از آن هستند، هرگز پاسخي به اين سئوالات نخواهند داد. همچنين مي دانيم با تعطيلي نمايشي يك «زندان غيراستاندارد!» روشهاي وحشيانه و غير انساني و «رفتارهاي غيراستاندارد» ماموران و بازجويان و قضات در ساير زندانها به پايان نرسيده و نمي رسد.

لذا ضرورت تهيه دادخواستي از سوي ملت ايران و خانواده هاي قربانيان و بازداشتي هاي سرشناس و گمنام بيش از قبل احساس مي شود. تأكيد مي كنم «قبل از امحاء و پاكسازي آثار جنايات در آشويتس ايران» بايد نهادهاي حقوق بشري و دادگاههاي بين المللي را قانع كنيم تا حكم تحقيق جنايي و حكم پيگرد قانوني و دستگيري و محاكمه براي كليه سران كودتا و دولتمردان و اعضاي حاكميت صادر نمايند و ما نيز با روشنگري در ميان ملتهاي جهان، بايد از مردم دنيا بخواهيم دولتمردان خود را مجبور كنند تا اين دولت كودتايي و خونريز را به رسمّيت نشناسند و روابط سياسي خود با حاكميت خونريز و نامشروع ايران را به حال تعليق درآورند.

دولتهاي جهان اگر خواستار رابطه با منتخب واقعي ملت ايران هستند، بايد بپذيرند كه با رئيس جمهوري منتخب ملت ايران، مهندس ميرحسين موسوي گفتگو كنند و با دعوت از او، عملا" وي را به عنوان منتخب مردم ايران به رسميّت بشناسند. بايد دولتهاي مردمسالار جهان را با كمك افكار عمومي، براي دعوت رسمي و گفتگوهاي تلفني با رئيس جمهور منتخب مردم ايران، ترغيب و تشويق كنيم.

اين بزرگترين ضربه به دولت نامشروع كودتاست.

توجه: دوستان عزيز! در جنبش سبز هر كدام از من و شما يك سربازيم. هر كدام از من و شما يك رهبريم. هر كدام از من و شما يك سفيريم. هر كدام از من و شما يك رسانه ايم. اين خاصيت منحصر به فرد اين جنبش ملي است.

بايد نهضت آگاهي بخشي را از محيط اينترنت به سطح جامعه و به ميان مردم عادي داخل بكشانيم و علاوه بر هموطنان خود، تمامي مردم جهان را آگاه كنيم. براي نشر و ترجمه و تكثير اين مطالب، از تمام توان و امكانات خود استفاده كنيد و بدانيد جنبش سبز براي پيروزي، به آگاهي همگاني نيازمند است. هر كدام ما، رسانه و سفير اين جنبش باشيم و ديگران را آگاه كنيم.

كه خونبهاي تو، اتمام اين «زمستان» است!

امروز پنجشنبه، جنبش سبز با رهبري رادمردانه تك تك شما ايرانيان و با جلوداري عزيزان سرفراز «ميرحسين موسوي» و «مهدي كروبي» به شهيدان وطن اداي احترام خواهند كرد. همگي برويم و داغداران را تسلي دهيم.

براي آن عزيزان، اين شعر را بخوانيد كه خواننده عزيزي بنام «س. الف» فرستاده. با تشكر از او و به ياد همگي شهيدان و اسيران و مبارزان جنبش سبز ملت ايران:

قسم به بوسه آخر، قسم به تير خلاص،

قسم به خون شقايق، نشسته بر تن داس!

قسم به آتش پنهان به زير خاكستر،

قسم به ناله مادر، قسم به بغض پدر!

قسم به مشت برادر، قسم به خشم رفيق،

قسم به شعله كبريت و خواب حريق!

قسم به بال پرستو، به عطر فروردين،

قسم به نبض ترانه، قسم به خاك زمين.

كه خونبهاي تو، خون سياه جلاد است،

سكوت دامنه در انتظار فرياد است.

كه خونبهاي تو اتمام اين زمستان است،

طنين نام تو، در ذهن هر خيابان است

No comments:

Post a Comment