Sunday, August 2, 2009

مفهوم كيفرخواست را هم فهميديم

يكي از افتخارات جمهوري اسلامي ايران اين مي‌باشد كه مفهوم بسياري از واژگان زبان شيرين پارسي را تغيير داده و برداشتي غيرمعمول و حتي گاهي بي‌تربيتي از آنها را جايگزين كرده است. مثلاً همين اسم خودش را نگاه كنيد. جمهوري، يعني اينكه مردم همه كاره هستند ولي در جمهوري اسلامي، جمهوري يعني ولي فقيه، سپاه، احمدي‌نژاد، عمه و خاله و باجناقش. يا استقلال و آزادي از شعارهاي اصلي انقلاب اسلامي بود. اما استقلال در حال حاضر يعني اينكه ما به روسيه تكيه داده و در برابر آمريكا ايستادگي كنيم. آزادي هم يعني اينكه مردم حق داشته باشند هر لباسي كه دولت مي‌گويد بپوشند يا به هركسي كه شوراي نگهبان مي‌گويد رأي بدهند.

اما ديروز بالاخره انتظار رهبر و محمود و فيروزآبادي و شركاء به پايان رسيد و دادگاه “متهمان كودتاي مخملي” يا همان بر و بچه‌هاي باحال و با مرام مخالف تقلب و كودتاي انتخاباتي خودمان برگزار شد. نكته‌اي كه اصلاً خنده‌دار نيست اين است كه خيلي از آنها را قبل از شروع اعتراضات گسترده بازداشت كردند!

در اول دادگاه، كيفرخواست دادستاني را خواندند. راستش را بخواهيد من كه نفهميدم اين چه‌جور كيفر خواستي است! بيشتر شبيه انشاي يك بچه كودن و نفهم، مثل احمدي‌نژاد، در باره كودتاي مخملي بود! قديمها كيفرخواست يك سند قضائي بود كه تويش يك جرم از پيش تعريف شده مطرح و بعد اقدامات متهمان با آن جرم تطبيق داده و گفته مي‌شد كه آنها اين جرم را مرتكب شده‌اند.

حالا بگذريم كه اول مي‌گفتند كه اينها ميخواهند انقلاب مخملي بكنند و براي همين مردم را به خيابان كشاندند و بعد خود رهبر آمد و دستور كشتار داد و همين هفته گذشته هم جنتي خون مردم را به گردن موسوي انداخت و گفت كه بايد از مردم عذرخواهي كند، اما چه شد كه در اين انشاي مسخره گفتند كودتا؟ البته شايد جوابش خيلي سخت نباشد و حتي انسان خنگ و سبك مغزي مثل قاضي مرتضوي هم مي‌تواند آن را بفهمد و جواب اينكه، در قانون ما جرمي به نام انقلاب كردن نداريم و انقلابي بودن نه تنها جرم نيست بلكه قبلاً خيلي هم خوب بود. پس آمدند و گفتند كه اينها مي‌خواستند كودتاي مخملي كنند.

ولي مگر افراد غير نظامي هم بلدند كودتا كنند؟ كودتا كردن كار امثال فيروزآبادي خيكي و سردار جعفري و ارازل و اوباش سپاه و بسيج است نه يك عده‌اي كه حتي نمي‌توانستند از خودشان دفاع كنند!

خلاصه كه انشايشان را خواندند و سناريوي مسخره‌شان را مطرح كردند و متهمان كتك خورده را پشت تريبون فرستادند تا از روي نوشته اعترافاتشان را بخوانند. اين همه عجله هم شايد براي جمع و جور كردن و برگزاري آبرومندانه! مراسم “تن فيض” احمدي‌نژاد از سوي پدر و “ته ليف” او در مجلس بود.

نكته آخر اينكه، قبلاً دادگاه روحانيون از دادگاه عوام جدا بود چطور شد كه اين بار ابطحي را همراه بقيه و در يك دادگاه محاكمه كردند؟!

منبع : وبلاگ شوخي هاي خيلي جدي

No comments:

Post a Comment