رضا رفيعي يكي از متهمان حوادث پس از انتخابات در دادگاهي كه به جهت رسيدگي به حوادث بعد از انتخابات برگزار شد، گفت:هدف فعاليت‌هاي من مثبت بود ولي نتيجه‌اش مثبت نبود.
به گزارش خبرنگار ايلنا، رضا رفيعي در اين دادگاه خود را متولد 1340 داراي مدرك دكتراي اقتصاد از آمريكا معرفي كرد.
وي با اشاره به اين كه تحصيلاتش را از دوران بچگي در اروپا گذرانده است گفت: دبيرستان را در يك كالج آمريكايي درس مي‌خواندم و در همان زمان كه دولت شوروي سابق به افغانستان حمله كرد ،در تظاهرات جلوي سفارت شوروي شركت كردم. براي تحصيلات دانشگاهي راهي آمريكا شدم و در دوران تحصيل با ويليام مك‌مورتر رئيس منطقه آمريكاي لاتين مجله تايم آشنا شدم. در سال 1986 مك‌مورتر مسئول تايمز در آلمان غربي بود و براي تهيه گزارش در مورد ايران‌گيت از من دعوت به همكاري كرد و پس از آن به عنوان نماينده تايم در ايران معرفي شدم. قصد من شركت در كنفرانس‌هاي مطبوعاتي و مصاحبه مطبوعاتي با سران كشور بود.
وي افزود:پس از آن در منطقه آزاد كيش به فعاليت‌هاي اقتصادي مشغول بودم و در عين حال وب‌سايتي را راه‌اندازي كردم كه علاوه بر مطالبي مانند جاذبه‌هاي سرمايه‌گذاري در كيش ،مصاحبه‌هايي را با اصلاح‌طلباني كه به كيش سفر مي‌كردند انجام مي‌دادم و در سايت مي‌گذاشتم پس از آن از بي‌بي‌سي تماس گرفتند و مرا با هزينه خودشان به قبرس دعوت كردندودر هتل‌هاي مختلف اسكان دادند .آنجا متوجه شدم كه 20 نفر ايراني ديگر هم حضور دارند.مسئولان بي‌بي‌سي قصدشان را توسعه فعاليت‌هاي بي‌بي‌سي اعلام كردند. مصاحبه انجام شد ولي به نتيجه نرسيدم و به ايران برگشتم.
اين متهم حوادث بعد از انتخابات ادامه داد: در ادامه با پيشنهاد دوستان مهم مقيم اروپا NGO ايي را با حضور جمعي از دوستان همفكر اصلاح‌طلب راه‌اندازي كردم و برخي از دانشجويان ايراني را به دانشگاه‌هاي اروپايي برديم .در دور دوم كانديداتوري خاتمي هم به ستاد سيمرغ كمك كردم و بر حسب علاقه شخصي، اخبار انتخاباتي را در سايتم درج مي‌كردم.
وي خاطر نشان كرد: در ادامه براي كار به امارات رفتم و در شهر رسانه‌هاي دوبي در زمينه راه‌اندازي شبكه‌هاي تلويزيوني مشغول به فعاليت شدم .در اين دوران با آقاي افخمي ارتباط برقرار شد و قرار شد يك كانال تلويزيوني براي حزب اعتماد ملي راه‌اندازي كنيم. رفيعي تصريح كرد:400 هزار دلار هزينه شد ولي به دلايلي از جمله مخالفت شوراي عالي امنيت ملي ايران به بهره‌برداري نرسيد. از همان هنگام و به دنبال موجي كه پس از مسئله شبكه تلويزيوني اعتماد ملي راه افتاد ،تحت نظر سرويس‌هاي امنيتي قرار گرفتم و از سوي خانم ”جوليا برنز“ كه همسر ”نيكلاس برنز“ يكي از مسئولان امور ايران وزارت امور خارجه آمريكا هستند ،دعوت به همكاري شدم.خانم برنز مسئول ميز ايران و كنسولگري آمريكا در امارات است و ساختماني را در مجاورت كنسولگري آمريكا راه انداخته بودند كه فعاليت‌هاي اطلاعاتي داشت و ما مي‌دانستيم به عنوان تله‌اي براي جذب نخبگان ايراني عمل مي‌كند.در ادامه خانم نازي بيگلري با توجه به اين كه من اقتصاد خوانده بودم براي انجام تحقيقاتي در مورد آثار تحريم آمريكا بر ايران از من دعوت به همكاري كرد كه همكاري كردم و نتيجه كارها در قالب چند مصاحبه از تلويزيون صداي آمريكا پخش شد.
وي يادآور شد: مهرماه پارسال متوجه شدم كه خاتمي قصد شركت در انتخابات دارد. سعي كردم به ستاد خاتمي نزديك شوم كه با كنار كشيدن خاتمي اين موضوع منتفي شد و بعد كه موسوي با حمايت اصلاح‌طلبان وارد صحنه شد ،براي حمايت از او يك صفحه اينترنتي تبليغاتي ايجاد كردم كه خيلي هم موثر بود .در آن صفحه تلاش مي‌كردم افراد را براي حضور در انتخابات و راي دادن قانع كنم. پس از راي‌گيري افرادي كه عضو اين صفحه بودند به خصوص خارجي‌ها كه اغلب آمريكايي بودند شروع كردند به فرستادن ايميل و پيام براي دامن زدن به نافرماني مدني و اعتراضات.
اين متهم حوادث بعد از انتخابات ادامه داد: اراده فردي من تسليم هيجانات عمومي شده بود، از راهپيمايي‌ها تصوير مي‌گرفتم وروي صفحه فيس‌بوك مي‌گذاشتم. فكر مي‌كردم دارم كار درستي انجام مي‌دهم .كانديداي ما اعلام كرده بود تقلب شده است و ما بايد كاري انجام مي‌داديم و صداي اين جريان را به گوش دنيا برسانيم.
وي تصريح كرد: خانم نورا در اين هنگام ايميل فرستاد و درخواست ملاقات با سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريكا كرد كه رد كردم ولي تصاوير را براي خانم ”ميسي“ در دوبي مي‌فرستادم.
رفيعي خاطر نشان كرد: من گير يك تله بزرگ افتاده بودم و خوشبختانه در شش تير دستگير شدم .
در اين هنگام رئيس دادگاه از متهم خواست درباره همكاري‌اش با سرويس اطلاعاتي امارات توزيع دهد .
وي در همين ارتباط گفت: پس از آن كه تلويزيون حزب اعتماد ملي مطرح شد و ماجراهاي آن در رسانه‌هاي منطقه ايران و امارات بازتاب پيدا كرد ،از طريق سرويس اطلاعاتي امارات احضار شدم .گفتند رفت و آمدهايت مشكوك است بايد با ما همكاري كني وگرنه اخراج مي‌شوي و من در آن هنگام چون در كار راه‌اندازي يك شبكه تلويزيوني محترمي بودم كه نمي‌خواهم اينجا اسمش را ببرم ،قبول كردم با آنها همكاري بكنم.
رفيعي افزود: من فعاليت‌هاي خود را به سرويس اطلاعاتي امارات گزارش مي‌دادم، حدود دو سال يعني يك سال در امارات و يك سال در ايران با آنها همكاري كردم و ماهانه 5 هزار درهم نيز دريافت مي‌كردم.
وي گفت: همكاري من با اين سرويس اطلاعاتي در حد ارسال اخبار و جمع‌بندي‌هاي شخصي در مورد مسائل ايران از طريق اينترنت يا تلفن ماهواره‌اي ثريا بود.
وي به رئيس دادگاه كه خواستار تشريح چگونگي جمع‌آوري اطلاعات در ايران شده بود گفت: من اطلاعات جمع‌آوري نمي‌كردم ،اخبار ايران و نظرات شخصي خودردر مورد مسائل ايران ارسال مي‌كردم. در حوادث پس از انتخابات هم نيز اخبار را از طريق ايميل مي‌فرستادم.
اين متهم حوادث بعد از انتخابات در مورد همكاري‌اش با ”آزيتا اردلان“ گفت: من براي كسي مطالب را به صورت شخصي ارسال نمي‌كردم مطالب صفحه فيس‌بوك خودم را براي افراد ديگر ارسال مي‌كردم،مثلا روي صفحه آقاي نبوي هم كه بيننده زيادي داشت مطلب مي‌گذاشتم. آزيتا اردلان هم كه سلطنت‌طلب بود و مخالف شركت در انتخابات بود و من براي مخالفت با او ،تبليغات آقاي موسوي و شركت در انتخابات را روي صفحه‌اش در فيس‌بوك مي‌گذاشتم.
رضا رفيعي در پايان با تاكيد بر اين كه در يك تله اطلاعاتي گير كرده بود و نمي‌دانست چه كار بايد بكند گفت: ما ايرانيان در هنگامي كه وطن، دين و ناموسمان به خطر مي‌افتد يكي هستيم و من ضمن عذرخواهي از مردم، مسئولان و صاحب اصلي نظام يعني امام زمان درخواست رافت اسلامي و تخفيف مجازات دارم.
وي گفت: قصد من مثبت بود ولي نتيجه‌اش مثبت نبود.
در ادامه وكيل متهم نيز با اشاره به اين كه موكلش فردي است داراي تحصيلات عاليه و با توضيح صادقانه مسائل ،كمك بسيار مهمي به ماموران كرده است ،خواستار تخفيف در مجازات وي شد.
وي گفت: در اعمال موكل خويش عنصر معنوي براي انجام اعمال مجرمانه وجود ندارد و ايشان همكاري بسيار بالايي را با ماموران امنيتي داشتند.
وكيل رفيعي همچنين تقاضاي يك هفته استمهال براي تنظيم متن پاياني دفاعيه شد كه اين درخواست مورد موافقت قاضي قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ايلنا، رضا رفيعي در اين دادگاه خود را متولد 1340 داراي مدرك دكتراي اقتصاد از آمريكا معرفي كرد.
وي با اشاره به اين كه تحصيلاتش را از دوران بچگي در اروپا گذرانده است گفت: دبيرستان را در يك كالج آمريكايي درس مي‌خواندم و در همان زمان كه دولت شوروي سابق به افغانستان حمله كرد ،در تظاهرات جلوي سفارت شوروي شركت كردم. براي تحصيلات دانشگاهي راهي آمريكا شدم و در دوران تحصيل با ويليام مك‌مورتر رئيس منطقه آمريكاي لاتين مجله تايم آشنا شدم. در سال 1986 مك‌مورتر مسئول تايمز در آلمان غربي بود و براي تهيه گزارش در مورد ايران‌گيت از من دعوت به همكاري كرد و پس از آن به عنوان نماينده تايم در ايران معرفي شدم. قصد من شركت در كنفرانس‌هاي مطبوعاتي و مصاحبه مطبوعاتي با سران كشور بود.
وي افزود:پس از آن در منطقه آزاد كيش به فعاليت‌هاي اقتصادي مشغول بودم و در عين حال وب‌سايتي را راه‌اندازي كردم كه علاوه بر مطالبي مانند جاذبه‌هاي سرمايه‌گذاري در كيش ،مصاحبه‌هايي را با اصلاح‌طلباني كه به كيش سفر مي‌كردند انجام مي‌دادم و در سايت مي‌گذاشتم پس از آن از بي‌بي‌سي تماس گرفتند و مرا با هزينه خودشان به قبرس دعوت كردندودر هتل‌هاي مختلف اسكان دادند .آنجا متوجه شدم كه 20 نفر ايراني ديگر هم حضور دارند.مسئولان بي‌بي‌سي قصدشان را توسعه فعاليت‌هاي بي‌بي‌سي اعلام كردند. مصاحبه انجام شد ولي به نتيجه نرسيدم و به ايران برگشتم.
اين متهم حوادث بعد از انتخابات ادامه داد: در ادامه با پيشنهاد دوستان مهم مقيم اروپا NGO ايي را با حضور جمعي از دوستان همفكر اصلاح‌طلب راه‌اندازي كردم و برخي از دانشجويان ايراني را به دانشگاه‌هاي اروپايي برديم .در دور دوم كانديداتوري خاتمي هم به ستاد سيمرغ كمك كردم و بر حسب علاقه شخصي، اخبار انتخاباتي را در سايتم درج مي‌كردم.
وي خاطر نشان كرد: در ادامه براي كار به امارات رفتم و در شهر رسانه‌هاي دوبي در زمينه راه‌اندازي شبكه‌هاي تلويزيوني مشغول به فعاليت شدم .در اين دوران با آقاي افخمي ارتباط برقرار شد و قرار شد يك كانال تلويزيوني براي حزب اعتماد ملي راه‌اندازي كنيم. رفيعي تصريح كرد:400 هزار دلار هزينه شد ولي به دلايلي از جمله مخالفت شوراي عالي امنيت ملي ايران به بهره‌برداري نرسيد. از همان هنگام و به دنبال موجي كه پس از مسئله شبكه تلويزيوني اعتماد ملي راه افتاد ،تحت نظر سرويس‌هاي امنيتي قرار گرفتم و از سوي خانم ”جوليا برنز“ كه همسر ”نيكلاس برنز“ يكي از مسئولان امور ايران وزارت امور خارجه آمريكا هستند ،دعوت به همكاري شدم.خانم برنز مسئول ميز ايران و كنسولگري آمريكا در امارات است و ساختماني را در مجاورت كنسولگري آمريكا راه انداخته بودند كه فعاليت‌هاي اطلاعاتي داشت و ما مي‌دانستيم به عنوان تله‌اي براي جذب نخبگان ايراني عمل مي‌كند.در ادامه خانم نازي بيگلري با توجه به اين كه من اقتصاد خوانده بودم براي انجام تحقيقاتي در مورد آثار تحريم آمريكا بر ايران از من دعوت به همكاري كرد كه همكاري كردم و نتيجه كارها در قالب چند مصاحبه از تلويزيون صداي آمريكا پخش شد.
وي يادآور شد: مهرماه پارسال متوجه شدم كه خاتمي قصد شركت در انتخابات دارد. سعي كردم به ستاد خاتمي نزديك شوم كه با كنار كشيدن خاتمي اين موضوع منتفي شد و بعد كه موسوي با حمايت اصلاح‌طلبان وارد صحنه شد ،براي حمايت از او يك صفحه اينترنتي تبليغاتي ايجاد كردم كه خيلي هم موثر بود .در آن صفحه تلاش مي‌كردم افراد را براي حضور در انتخابات و راي دادن قانع كنم. پس از راي‌گيري افرادي كه عضو اين صفحه بودند به خصوص خارجي‌ها كه اغلب آمريكايي بودند شروع كردند به فرستادن ايميل و پيام براي دامن زدن به نافرماني مدني و اعتراضات.
اين متهم حوادث بعد از انتخابات ادامه داد: اراده فردي من تسليم هيجانات عمومي شده بود، از راهپيمايي‌ها تصوير مي‌گرفتم وروي صفحه فيس‌بوك مي‌گذاشتم. فكر مي‌كردم دارم كار درستي انجام مي‌دهم .كانديداي ما اعلام كرده بود تقلب شده است و ما بايد كاري انجام مي‌داديم و صداي اين جريان را به گوش دنيا برسانيم.
وي تصريح كرد: خانم نورا در اين هنگام ايميل فرستاد و درخواست ملاقات با سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريكا كرد كه رد كردم ولي تصاوير را براي خانم ”ميسي“ در دوبي مي‌فرستادم.
رفيعي خاطر نشان كرد: من گير يك تله بزرگ افتاده بودم و خوشبختانه در شش تير دستگير شدم .
در اين هنگام رئيس دادگاه از متهم خواست درباره همكاري‌اش با سرويس اطلاعاتي امارات توزيع دهد .
وي در همين ارتباط گفت: پس از آن كه تلويزيون حزب اعتماد ملي مطرح شد و ماجراهاي آن در رسانه‌هاي منطقه ايران و امارات بازتاب پيدا كرد ،از طريق سرويس اطلاعاتي امارات احضار شدم .گفتند رفت و آمدهايت مشكوك است بايد با ما همكاري كني وگرنه اخراج مي‌شوي و من در آن هنگام چون در كار راه‌اندازي يك شبكه تلويزيوني محترمي بودم كه نمي‌خواهم اينجا اسمش را ببرم ،قبول كردم با آنها همكاري بكنم.
رفيعي افزود: من فعاليت‌هاي خود را به سرويس اطلاعاتي امارات گزارش مي‌دادم، حدود دو سال يعني يك سال در امارات و يك سال در ايران با آنها همكاري كردم و ماهانه 5 هزار درهم نيز دريافت مي‌كردم.
وي گفت: همكاري من با اين سرويس اطلاعاتي در حد ارسال اخبار و جمع‌بندي‌هاي شخصي در مورد مسائل ايران از طريق اينترنت يا تلفن ماهواره‌اي ثريا بود.
وي به رئيس دادگاه كه خواستار تشريح چگونگي جمع‌آوري اطلاعات در ايران شده بود گفت: من اطلاعات جمع‌آوري نمي‌كردم ،اخبار ايران و نظرات شخصي خودردر مورد مسائل ايران ارسال مي‌كردم. در حوادث پس از انتخابات هم نيز اخبار را از طريق ايميل مي‌فرستادم.
اين متهم حوادث بعد از انتخابات در مورد همكاري‌اش با ”آزيتا اردلان“ گفت: من براي كسي مطالب را به صورت شخصي ارسال نمي‌كردم مطالب صفحه فيس‌بوك خودم را براي افراد ديگر ارسال مي‌كردم،مثلا روي صفحه آقاي نبوي هم كه بيننده زيادي داشت مطلب مي‌گذاشتم. آزيتا اردلان هم كه سلطنت‌طلب بود و مخالف شركت در انتخابات بود و من براي مخالفت با او ،تبليغات آقاي موسوي و شركت در انتخابات را روي صفحه‌اش در فيس‌بوك مي‌گذاشتم.
رضا رفيعي در پايان با تاكيد بر اين كه در يك تله اطلاعاتي گير كرده بود و نمي‌دانست چه كار بايد بكند گفت: ما ايرانيان در هنگامي كه وطن، دين و ناموسمان به خطر مي‌افتد يكي هستيم و من ضمن عذرخواهي از مردم، مسئولان و صاحب اصلي نظام يعني امام زمان درخواست رافت اسلامي و تخفيف مجازات دارم.
وي گفت: قصد من مثبت بود ولي نتيجه‌اش مثبت نبود.
در ادامه وكيل متهم نيز با اشاره به اين كه موكلش فردي است داراي تحصيلات عاليه و با توضيح صادقانه مسائل ،كمك بسيار مهمي به ماموران كرده است ،خواستار تخفيف در مجازات وي شد.
وي گفت: در اعمال موكل خويش عنصر معنوي براي انجام اعمال مجرمانه وجود ندارد و ايشان همكاري بسيار بالايي را با ماموران امنيتي داشتند.
وكيل رفيعي همچنين تقاضاي يك هفته استمهال براي تنظيم متن پاياني دفاعيه شد كه اين درخواست مورد موافقت قاضي قرار گرفت.
1388/5/17
No comments:
Post a Comment