Friday, July 24, 2009

اگه موسوی هم اهل «بگم؟ بگم؟» بود

از آنجا که آقای موسوی معتقد هستند «ادب مرد به از دولت اوست» دست به «مقابله به مثل» نزدند.اما اگر موسوی هم الگوی از احمدی نژاد پیروی می‌کرد چه می‌شد؟یکی از سناریوی ممکن این بود که مثلاً آقای موسوی مثلا بگویند
من می‌تونم درباره پروندۀ یک آقایی با شما صحبت کنم؟پرونده آموزشی یک آقا؟بگم؟ بگم؟...
من اینجا یک پرونده‌ای دارم، مال یک آقا ...شما می‌شناسیدش،در تبلیغات انتخاباتی کنار شما می‌شینه، ...
بر خلاف همۀ قوانین کشور،همزمان که رئیس جمهور بوده، دو تا رتبه رو تا مرجعیت پرشی خونده،یکیش در حوزۀ عملیه،یک شبه آیت‌الله شده، بدون کنکور ...و بعد در رشتۀ غیرمرتبط، جزء مراجع شیعه شده، ...فرمانده کل قوا شده، ...بدون اینکه شرایط مرجعیت و اعلمیت رو داشته باشه، رهبر مملکت شده.
توضیح
در زمان انتخاب حجت الاسلام خامنه‌ای به مقام رهبری (توسط مجلس خبرگان در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸)، دو اصل یكصد و هفتم و یكصدونهم قانون اساسی، شرط اعلمیت و مرجعیت را برای اخذ مقام رهبری منظور داشته بود. پس از بازنگری قانون اساسی (۶ مرداد ۱۳۶۸) این شروط حذف شد تا انتخاب خامنه‌ای را مشروع، مقبول، و قانونی کند. با وجود تغییرات قانونی فقدان این شروط، خلائی را در مشروعیت خامنه‌ای باقی گذارد که او را متکی به قوای نظامی و رانت‌خوار کرد. خط و نشان کشیدن امروز او برای «نخبه‌گان» هم توسل به همین قوای نظامی برای اخذ بیعت اجباری است

No comments:

Post a Comment